


کسب مقام سوم هندبال را به دانش آموزان گلم در دبیرستان نمونه دولتی حکمت تبریک می گوییم .
انشا الله همیشه موفقیت شما عزیزانم را به تماشا بنشینم.
.
دوستان عزیز این بخش را ازامروز به کمک شما دانش آموزان تلاشگرم شروع می کنیم هرگروه ازبچه ها شعری را به انتخاب گروه خود در زمینه قرابت معنایی کار می کنند . و بنا به سلیقه و ابتکار خود در هر قالبی که دوست داشته باشند ارائه میدهند.قبلا از زحمات تمامی گروهها تشکر و قدردانی میکنم . منتظردرخشش شما عزیزانم در کنکور بخصوص درس ادبیات هستم .
هر گاه خداوند تو را به لبه ي پرتگاهي برد
به او اعتماد كن زيرا
يا
تو را در اغوش مي گيرد
يا
پرواز كردن را به تو مي اموزد
گوش کردن یکی از مهمترین مهارتهایی است که با پرورش آن می توانید کارآیی خود را در مدرسه افزایش دهید. این مهارت بعد از مهارت خواندن، یکی از مشکلترین مهارتهاست. در این نوشته کوتاه با راههای پرورش مهارت گوش دادن آشنا شوید
کلاس مکانی برای یادگیری و گوش کردن
است. (ویلیام آرمسترانگ )
ما چقدر فقیر هستیم!
روزی
یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به یک روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در
آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند. آن دو، یک شبانه روز در خانه محقر یک
روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در
مورد مسافرتمان چه بود؟
پسر
پاسخ داد: عالی بود پدر!
پدر
پرسید: آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسر
پاسخ داد: بله پدر!
و
پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟
پسر
کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار
تا، ما در حیاطمان یک فواره داریم و آن ها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد. ما در
حیاطمان فانوسهای تزیینی داریم و آن ها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش
محدود می شود، اما باغ آن ها بی انتهاست!
با
شنیدن حرف های پسر، زبان مرد بند آمده بود. پسر بچه اضافه کرد: متشکرم پدر، تو به
من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم
انواع « ا »
نشانه صفت فاعلی : توانا , زیبا , شنوا
دعایی :نشیناد
ندایی : سعدیا
جواب :گفتا
کثرت : سودا , بسا , کسا
تحذیر :مبادا بر سرت پای گذارد
تحقیر : احمق مردا
تفخیم : بزرگا مردا
تعجب : عجبا , شگفتا
تاسف : دریغا که چنین مرد برفت
قیدی : حقا که تو حال من به دانی

ولادت نبی اکرم (ص) امام جعفر صادق علیه السلام مبارک
اولین بار بود که به عنوان طرفدار یه تیم ورزشی تیمم رو تشویق می کردم و بردم .
واقعا حس خوبی بود ممنون از تلاشتون .

اندر حکایات یافتم که حکیم , ویروس شناس و جراح بسیارمتخصص قرن 21 را پرسیدند : این مقامات به چه یافتی ؟
گفت : اول آنکه هیچ ندیدمی .دیّم آنکه هیچ نخواستمی و سیّم آنکه, آنچه رادوست نداشتمی , بسیاردیدمی
گفتند: یا شیخ از این کرامات هیچ ما را بهره ای ندهی ؟ گفت : بلی . اول آنکه چشم فرو بستمی بر تمامت سریالهای اندرونی و برون شبکه ای و جزکتابت و استماع علم هیچ نکردمی . دیّم آنکه هیچ نخواستمی جز قلم راندن وبردیده نهادن .
گفتند : یا شیخ باری سیم نیز برگوی و ما را ازاین محن برهان
گفت : زینهار ! شما را طاقت آن نیست . ترسم که فرو مانید
گفتند : مگر نه آنکه حکیمان را جزآموختن گریزی نیست ؟
گفت : باری ! گوش دارید تا همی گویم : به یاد دارم که در ایام طفولیت هرگزامتحانات را دوست نداشتمی و همیشه با دوستان خود دست به یکی کردمی تا امتحانات را لغو همی گردانیم . هرچند که در اواسط سال٬دیگر حنایمان برای معلمان رنگی نداشتی و آن ها از حیله یمان مطلع گشتندی و دبیر ادبیات مان ما را بسیار پند دادی که : « امتحان ستاندن برای ما سودی نداشتی و فقط محنت طرح سوالات ازپاورقی و برون کتابی داشتی و زحمت تصحیح اوراق نیز دو ساعت از زندگی و کار ما ,همی ستاند .پس چه جای خرده گرفتن که شایسته ی این مقامید آن هم در این نوع مدارس که نام آن برخود نهاده اید پس خود را به هیچ رنجه ندارید . که نیک می دانید نمره تک نهادن برای شما برمن بسیار سهل است .»
علی ای حال این جماعت ذاتا درویش تا می توانستند از ما امتحان همی گرفتند و مهلت نفس کشیدن بر ما ندادندی و همیشه چشم نهادندی تا ما را به دین مقامات بلند نگرستندی و فخر ها کردندی .
اکنون شما نیز اگر این مقامات خواهید آستین بر افشانید و هیچ نبینید و نخواهید و بسیار بینی آنچه نمی خواهید .
یاران را ازاین سخن وقت خوش گشت و نعره ها بکردند و برفتند .
امام حسن عسگری که درود خداوند بر او و خاندان پاکش باد
می فرمایند :
تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.
(بحار الانوار، ج78، ص377)