کنایه های درس کباب غاز (ادبیات دوم )
آبروی کسی را ریختن : کنایه از بی اعتباری کردن یا رسوا کردن کسی
کشیده ی آب نکشیده : کنایه از آبدار
آسمان جل : کنایه از فقیر ، بی چیز ، بی خانمان
ادا و اطوار : کنایه از افاده و ناز بی جا ، حرکات تصنعی و ساختگی
از دست کسی ساخته بودن : کنایه از در توانایی او بودن .
از زیر سنگ چیزی را پیدا کردن : کنایه از پیدا کردن یا بدست آوردن آن که یا آنچه یافتن یا آن غیر ممکن یا بسیار دشوار می نماید . .
از عهده چیزی برآمدن : کنایه از آن را به خوبی انجام دادن
ادبی و فرهنگی